English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 224 (7400 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nosedive U افت ناگهانی کردن
nosedived U افت ناگهانی کردن
nosedives U افت ناگهانی کردن
nosediving U افت ناگهانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pluck U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucked U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucking U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucks U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
zap U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
shock action U غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
to feel a pang of jealousy U ناگهانی احساس حسادت کردن
to be touched [hit] by a pang of regret U ناگهانی احساس پشیمانی [افسوس] کردن
to flounce U حرکت تند و ناگهانی کردن
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
Other Matches
ambivalence U توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive U شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurry U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurting U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
surprise attack U تک ناگهانی
snaps U ناگهانی
snapped U ناگهانی
snapping U ناگهانی
snap U ناگهانی
precipitate U ناگهانی
spontaneity U ناگهانی
precipitated U ناگهانی
abrupt U ناگهانی
instantaneous U ناگهانی
precipitates U ناگهانی
on the spur of the moment <idiom> U ناگهانی
precipitating U ناگهانی
sudden U ناگهانی
strike U تک ناگهانی
all at once <idiom> U ناگهانی
strikes U تک ناگهانی
boom U ترقی ناگهانی
flaws U اشوب ناگهانی
canvassed U حمله ناگهانی
flaw U اشوب ناگهانی
snapping U شتابزدگی ناگهانی
snaps U شتابزدگی ناگهانی
crash U ورشکستگی ناگهانی
nosedived U افت ناگهانی
canvass U حمله ناگهانی
lunges U حمله ناگهانی
shock U هراس ناگهانی
raids U حمله ناگهانی
flick U تکان ناگهانی
raiding U حمله ناگهانی
brainwave U الهام ناگهانی
raided U حمله ناگهانی
random U مسیر ناگهانی
raid U حمله ناگهانی
shocks U هراس ناگهانی
nosedives U افت ناگهانی
randomly U مسیر ناگهانی
shocked U هراس ناگهانی
burst force U نیروی ناگهانی
boomed U ترقی ناگهانی
sudden-death U مرگ ناگهانی
crashes U ورشکستگی ناگهانی
crashing U ورشکستگی ناگهانی
to bolt U ناگهانی جهیدن
accidental war U جنگ ناگهانی
an abrupt departure U حرکت ناگهانی
crashingly U ورشکستگی ناگهانی
killings U توفیق ناگهانی
sudden death U مرگ ناگهانی
abruption U قطع ناگهانی
nosedive U افت ناگهانی
snapped U شتابزدگی ناگهانی
booming U ترقی ناگهانی
canvasses U حمله ناگهانی
canvassing U حمله ناگهانی
break down U سقوط ناگهانی
snap U شتابزدگی ناگهانی
blow out U خروج ناگهانی
target of opportunity U هدف ناگهانی
crashed U ورشکستگی ناگهانی
killing U توفیق ناگهانی
brainwaves U الهام ناگهانی
explosive U یورش ناگهانی
xenogenesis U خلق ناگهانی
booms U ترقی ناگهانی
twitches U انقباض ناگهانی
twitches U تکان ناگهانی
twitched U انقباض ناگهانی
twitched U تکان ناگهانی
twitch U انقباض ناگهانی
twitch U تکان ناگهانی
all of a sudden <idiom> U به طور ناگهانی
flare up U غضب ناگهانی
flare up U اشتعال ناگهانی
suddenly U بطور ناگهانی
opportunity target U هدف ناگهانی
walk out <idiom> U ناگهانی رفتن
screamed U ناگهانی گفتن
power surge U برق ناگهانی
in one's tracks <idiom> U ناگهانی ،بیدرنگ
saltation U جنبش ناگهانی
saltus U انتقال ناگهانی
clap U صدای ناگهانی
hit-and-run <idiom> U تاثیر ناگهانی
sortie U حمله ناگهانی
sorties U حمله ناگهانی
shoot up <idiom> U ناگهانی بلندکردن
he acted from impluse U نیروی ناگهانی یا
bump U تکان ناگهانی
detonation U انفجار ناگهانی
detonations U انفجار ناگهانی
scream U ناگهانی گفتن
screams U ناگهانی گفتن
twitching U انقباض ناگهانی
accidents U مصیبت ناگهانی
accident U مصیبت ناگهانی
claps U صدای ناگهانی
clapping U صدای ناگهانی
clapped U صدای ناگهانی
irruption U ایجاد ناگهانی
twitching U تکان ناگهانی
peripeteia U تغییر ناگهانی
spurts U خروج ناگهانی
spurt U افزایش ناگهانی
nosediving U افت ناگهانی
lunged U حمله ناگهانی
spurt U خروج ناگهانی
frights U ترس ناگهانی
spurts U افزایش ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
catastrophes U بلای ناگهانی
catastrophe U بلای ناگهانی
spurted U افزایش ناگهانی
lunging U حمله ناگهانی
spurting U خروج ناگهانی
gusts U باد ناگهانی
spurting U افزایش ناگهانی
sudden stoppage U توقف ناگهانی
lunge U حمله ناگهانی
supervention U اتفاق ناگهانی
flicked U تکان ناگهانی
flicking U تکان ناگهانی
gust U باد ناگهانی
flicks U تکان ناگهانی
fright U ترس ناگهانی
switcheroo U تغییر ناگهانی
flouncing U حرکت تند و ناگهانی
twitches U حرکت یا کشش ناگهانی
cataclysm U دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
seizures U حمله ناگهانی مرض
seizure U حمله ناگهانی مرض
flounces U حرکت تند و ناگهانی
flounce U حرکت تند و ناگهانی
cataclysms U دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
cataclysms U تحولات ناگهانی وعمده
flounced U حرکت تند و ناگهانی
paroxysm U حمله ناگهانی مرض
paroxysms U حمله ناگهانی مرض
williwaw U تند باد ناگهانی
whims U وهم تغییر ناگهانی
whim U وهم تغییر ناگهانی
twitching U حرکت یا کشش ناگهانی
twitched U حرکت یا کشش ناگهانی
a pang of hunger U احساس ناگهانی گرسنگی
police raid U حمله ناگهانی پلیس
storms U تغییر ناگهانی هوا
round-up U حمله ناگهانی پلیس
Yankees U ضربه ناگهانی وشدید
Yankee U ضربه ناگهانی وشدید
bust [colloquial] U حمله ناگهانی پلیس
panicking U اضطراب و ترس ناگهانی
transient U موج ناگهانی در ولتاژ
transients U موج ناگهانی در ولتاژ
panic U اضطراب و ترس ناگهانی
cardiac arrest U توقف ناگهانی قلب
twitch U حرکت یا کشش ناگهانی
storm U تغییر ناگهانی هوا
stormed U تغییر ناگهانی هوا
cataclysm U تحولات ناگهانی وعمده
police raid U ورود ناگهانی پلیس
storming U تغییر ناگهانی هوا
round-up U ورود ناگهانی پلیس
bust [colloquial] U ورود ناگهانی پلیس
pang U درد سوزش ناگهانی
pangs U درد سوزش ناگهانی
cardiac arrests U توقف ناگهانی قلب
panicked U اضطراب و ترس ناگهانی
yanking U ضربه ناگهانی وشدید
intuitions U کشف دریافت ناگهانی
intuition U کشف دریافت ناگهانی
nosedived U نزول شدید یا ناگهانی
lunges U پرتاب ناگهانی جهش
jumped U جهش افزایش ناگهانی
nosedives U نزول شدید یا ناگهانی
jump U جهش افزایش ناگهانی
raid U ورود ناگهانی پلیس
raid U تک ناگهانی حمله هوایی
nosedive U نزول شدید یا ناگهانی
jumps U جهش افزایش ناگهانی
kink U حمله ناگهانی پیچیدن
yanked U ضربه ناگهانی وشدید
yank U ضربه ناگهانی وشدید
crashed U متوقف شدن ناگهانی
quirk U خصوصیات تغییر ناگهانی
quirks U خصوصیات تغییر ناگهانی
to shoot to fame <idiom> U ناگهانی به شهرت رسیدن
taken aback <idiom> U ناگهانی متعجب شدن
crash U متوقف شدن ناگهانی
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com